شروع کار وبلاگ نیکیشروع کار وبلاگ نیکی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

چـرنـבیـات ـِـ یـہ בخے

خاطره ی روز شنبه 29/1/91 :)

هه هه.... امروز واقعا خیلی باحال بود..هه خانم امین پور بود که گفتما..... امتحانی که هفته ی پیش بود رو گذاشت امروز....دیروزم گذاشت شنبه و ما هم شنبه ٣ تا امتحان داریم و با فارسی می شد ٤ تا...ما هم بهش گفتیم خیلی سخته برامون اونم کلی جیغ و داد کرد و به بهار گفت خفه شو!!!!!!!! بعدم از یک گروهی که دو جلسه پیش هی ازشون پرسیده بود دوباره پرسید :) (کلا" خوشحاله :)) خلاصـــه با هزار و یک بدبختی پرسید و اونا هم با کلی کمک از علم غیب متاسفانه نمره ی خوبی نگرفتن.... بازم خلاصه...بچه ها نقشه کشیدن که مدیرمون،خانم کاروان،زنگ تفریح بیاد تو کلاسمون و ما اعتراضامون رو بهش بگیم... منم رفتم به بهانه ی آب خوردن بیرونِ کل...
29 فروردين 1391

خلــــــاصه....

واااااااای ببخشید نمیتونم مطلب بذارم آخه کلی کار دارم... این آخر سالیه ول نمیکنن که....امتحان پشت امتحان.... نمیدونم ما چه گناهی کردیم؟؟؟ دارن ازمون بیگاری می کشن... تازه فردا ماهای بدبختی که آزمون علمی قبول شدیم باید اضافه تر تا ساعت ٣ بمونیم... حالا بد تر از اون..من فردا ساعت ٤ باید برم کلاس و وقتی برگشتم برای امتحان ادبیات بخونم.. خانم امین پور،معلم ادبیاتمون،امتحاناشو این قدر سخت میگیره که خدا میدونه..حالا ولش کنید...تا بعد بای بای *-*   ...
29 فروردين 1391

من

  میدونید من شبیه کدوم شخصیتم؟؟؟؟؟؟؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . وااااااااااای خیلی بده :( یه فاتل زنجیره ای توی لندن ...
15 فروردين 1391

......

خیلی دلم برای اینجا تنگ شده بود..... ولی میخوام سال جدید مطالب خیلی بهتری رو براتون بگذارم تا شما هم بیشتر خوشتون بیاد.... برام دعا کنید تا بتون این کارو به خوبی انجام بدم....ممنون♥♥♥ ñìΚî ...
11 فروردين 1391
1